.....................



هم نفس

سلام

 

هیچکدوم از وب هات برام باز نمیشه

 

داستان رو بگو

 

چون خیلی دلخورم ازت


نوشته شده توسط تاوان در جمعه 27 تير 1393 و ساعت 15:42



زن ها وقتی میرن سربازی

زنا وقتی میرن سربازی اینجوری هستن (طنز)

 

صبحگاه:

فرمانده:
پس این سربازه‌ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !)
کجان؟معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن ساعت 10 صبح
همه بیدار میشوند...سلام سارا جان سلام نازنین، صبحت بخیرعزیزم صبح قشنگ تو
هم بخیر سلام نرگس سلام معصومه جان ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی
چه ناز میشی...

صبحانه:

وا...
آقای فرمانده، عسل ندارید؟چرا کره بو میده؟بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم
بخورم، دلم نفع میکنه آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید
پنیر کاله بخورمبعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده
ظهرگاه)فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدیدوا
نه، لباسامون خاکی میشه ...آره، تازه پاره هم میشه ...وای وای خاک میره تو
دهنمون ...من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...

ناهار

این
چیه؟ شوره تازه، ادویه هم کم داره فکر کنم سبزی اش نپخته باشه من که
نمی‌خورم، دل درد میگیرم من هم همینطور چون جوش میزنم فرمانده: پس بفرمایید
خودتون آشپزی کنید!بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟برو خودت غذا
درست کن والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو ...چون
کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار

فرمانده:
کجان اینا همه دستا بالا؟معاون: رفتن حمام فرمانده با لگد درب حمام را باز
میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم
میشود...هوووو.... بی شعورمگه خودت خواهر مادر نداری...بی آبرو گمشو
بیرون...وای نامحرم...کثافت حمال...(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما
او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

بعد از ظهر

فرمانده:
چیه؟ چرا همه نشستید؟یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟جوجه
بدون برنج رژیمی عزیزم؟آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب
ماسک بزنم.
 
ادامه مطلب رو بزن

 


ادامه مطلب

نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 22 تير 1393 و ساعت 19:38



داستان وحشتناک کنده شدن آلتم

يك اتفاق وحشتناك
ديروز داشتم بازي ميكردم كه يه دفعه ديدم آلتم از جا كنده شد...! 
خيلي ترسيده بودم ؛ دست و پام رو گم كرده بودم ؛ واقعا دردناك بود... 
آخه بدون آلت چيكار ميتونستم بكنم؟؟
هركاري از دستم بر ميومد انجام دادم كه يه طوري بچسبونمش سرجاش؛ ولي نشد!! 
گيج شده بودم ؛ همينطور كه داشتم بهش ور ميرفتم ؛ يهو با ديدن چيزي شگفت زده شدم
يه آلت ديگه!! 
ديدم يه آلت ديگه دارم!! 
خيلي خوشحال شدم و خدا رو شكر كردم كه معمولا روي كيبورد دوتا آلت نصب ميكنن!!!!!


نوشته شده توسط تاوان در شنبه 21 تير 1393 و ساعت 18:29



یه عکس خفن +18

 وااااااااي وااااي

هيچي نگو فقط برو پايين خودت نگاه كن كه چطوري ...

 

 .

.

.

.

.

 .

.

 . 

اين مطلب از استي عشق دوني كپي شده است!!! 

 

... كه چطوري سركاري رفتي!!!!!!!!خنده 

 آقا كلا من هر كاری بكنم ذهن شما منحرفه خوب تقصیر من چیه .... !!!

 

این یه راه پله معمولیه كه یه لامپ سقفش آویزونه .. همین 

  

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

اونقدر لذت ميبرم وقتي سريع مياي ادامه مطلب كه چي بگم

عيب نداره قول ميدم مطلب بعدي حتما ديگه جدي جدي خفن باشه هههه


نوشته شده توسط تاوان در شنبه 21 تير 1393 و ساعت 18:18



نیکی کریمی در آغوش چهارتا فوتبالیست

نیکی کریمی یکی از بازیگران معروف و بزرگ سینمای ایران، با در آغوش گرفتن چهار فوتبالیست عکس گرفت !!!!!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

 

 http://rozup.ir/up/starfun/Pictures/niki-karimi/niki_karimi_starfun_rozblog_com.jpg

 

چیه خوب چهارتا فوتبالیستن دیگه


نوشته شده توسط تاوان در شنبه 21 تير 1393 و ساعت 18:12



+18 واقعی کنار ساحل

آدم CD خام گوش بده ولي اينجوري ضايع نشه

هههههههخخخخخ

.

.

.

 

.

اين مطلب از سايت عشق دوني كپي شده است !!!!

 

نظر فراموش نشه


نوشته شده توسط تاوان در شنبه 21 تير 1393 و ساعت 18:10



داستان تجاوز دختر10 ساله

این اتفاق تاسف بار در محله ی جردن رخ داده

مادر دختر 10 ساله از خانه بیرون میرود برای خریدبعد از 10 دقیقه دختر درب

خانه ی همسایه را میزند پسری 25 ساله به اسمه کامران


در رو باز میکنه با روی خوشی با سارا صحبت میکند سارا میگوید

من تنهام میشه بیایید خانه ی ما زیر غذا رو کم کنید تا مادرم برسه من از گاز

میترسم وگرنه خودم این کار انجام میدادم،کامران که متعجب شده بود به

خانه ی دختر 10 ساله( سارا) میرود،وقتی کامران وارد میشود میبیند گاز

روشنه زیره گاز رو کم میکنه بعد سارا برای کامران یک لیوان شربت میاره

داخل شربت داروی بیهوشی ریخته بود،کامران با خوردنه شربت به خوابی

عمیق فرو میرود در همین لحظه سارا داد میزنه :

 

دارا بیا یه نفر سر کار رفته. همه ی این متن رو خونده و باورش شده!!!!

 

 

خيلي با اينايي حال ميكنم كه تا همچين موضوعاتي ميبينن سريع روش كليك ميكننخنده

نظر يادتون نره


نوشته شده توسط تاوان در شنبه 21 تير 1393 و ساعت 17:59



http://asheganeh.ir/

میگن اگه خورشید
یه ذره نزدیکمون بود
همه چیزو میسوزوند
ولی خورشید خبر نداری
یکی روی این زمین هست
که فقط اسمش
تمام وجودمو میسوزونه
چن لحظه پیش با دیدن اسمت تو گوشیم تمام وجودم سوخت.
::
::

مـامـانــم ازم پــرسیـد دیـشـب بــا مــوهــای خـیــس خـوابـیدی ؟!
بـالـشت نـم داشـت !
یــه کـم مـکــث کــردم و . . . .
گــفـتــم آره !
::

به ادامه مطلب مراجعه کنید


ادامه مطلب

نوشته شده توسط تاوان در چهار شنبه 18 تير 1393 و ساعت 17:34



هرشب...

http://asheganeh.ir/

هر شب …
به خودم قول می دهم که
فراموشـت کنم !
وقتی عکست را می بینم
تو را که نه ...
قولم را فراموش می کنم… !


نوشته شده توسط تاوان در چهار شنبه 18 تير 1393 و ساعت 17:33



از کجا؟؟؟



اول دستها, بعد چشمانش را؟

صدايش را اول؟

يالبخندهايش؟

ازکجا بايد شروع کرد

فراموش کردنش را؟

 


نوشته شده توسط تاوان در چهار شنبه 18 تير 1393 و ساعت 17:32



تفوت گریه دختر وپسر


شنیدم میگن:
اگه یه دختربخاطر یه پسر اشک میریزه،یعنی  واقعا دوسش داره


http://up.eshghdooni.ir/up/eshghdooni/Pictures/02062784278918800300.gif

 


اما اگه یه پسر بخاطر دختر اشک بریزه،یعنی هیچوقت نمی تونه کسی رو مثل اون دوست داشته باشه


http://up.eshghdooni.ir/up/eshghdooni/Pictures/userupload_2012_8436284071364232372.13.gif


نوشته شده توسط تاوان در سه شنبه 17 تير 1393 و ساعت 15:52



داستان زیبا

http://naghmehsara.ir/wp-content/uploads/2014/02/64534234049602398507.jpg

قاضی روی میز خم شد:خب دخترم،دلت می خواهدبامادرت زندگی کنی یا پدرت؟



دخترک زیر چشمی به قاضی نگاه کرد چشم گرداند،چندلحظه به زن ومرد خیره ماند



قاضی از مرد وزن خواست که برای چنددقیقه دادگاه را ترک کنند



دخترک با نگاه،رفتن آنها را دنبال کرد تا دربسته شد



قاضی از جا بلند شد،رفت رو روی صندلی کنار دخترک نشست:خب؟



دخترک آه کشید:گیج شدم


قاضی خم شد وهمانطور که موی اورا نوازش می کرد،پرسید:چرا؟



دخترک رو به او کرد:آخه سارا میگه خودمو نصف کنم.یه نصف رو بدم به پدرم ونصف دیگه رو بدم به مادرم اینطوری هیچکدوم تنها نمی مونن مگه نه؟؟؟؟


نوشته شده توسط تاوان در سه شنبه 17 تير 1393 و ساعت 15:47



معذرت خواهی

منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم

منو بخشیدی و من چشمامو بستم

تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم

که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم

منو ببخش ، منو ببخش .....


نوشته شده توسط تاوان در سه شنبه 17 تير 1393 و ساعت 14:44



تقدیم به عشقم

سلام

این آهنگ رو تقدیم می کنم به تنها عشقم

 

خیلی دوستت دارم

 

دانلود


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 15 تير 1393 و ساعت 17:57



نظرسنجی

سلام

 

ایشالا روزه ونماز همه تون مقبول درگاه حق

 

راستش چندوقتی میشه یه سوالی ذهنم رومشغول کرده

 

می خوام بدونم فرق اساسی دوست داشتن با عاشق بودن چیه؟؟؟؟؟؟؟

 

یعنی اینکه می خوام بدونم به نظر شما کدومشون اولویت داره وشما دوست دارید اطرافیانتون شمارو دوست داشته باشه یا عشقتون باشه؟

 

ممنون میشم جواب بدید


نوشته شده توسط تاوان در جمعه 13 تير 1393 و ساعت 16:20



گاهی آدمها......

گـاهـی آدمـهـا مـی رونـد

 

نـه بـرای ایـنـکـه دلـیـلـی بـرای مـانـدن نـدارنـد

 

 

بـلکه آنـقـدر کـوچـکـنـد

 

 

کـه تـحـمـل حـجـم بـالای مـحـبـت تـو را نـدارنـد

 

 

او کـه رفـتـنـی است

 

 

بـگـذار بـرود

                                                                         


نوشته شده توسط تاوان در چهار شنبه 11 تير 1393 و ساعت 11:52



تاوان

امــیدوارم توىِ "زندگــ ــ ــ ــیت"

 

جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باشی

 

که :
اگه یکی از پُشت چشماتو گرفت ،

 

فقط یه نفر تو ذهـــنت بیاد ، نه چند نفر

 

 

 

برای درخت ها ....


عشــــــــق.....


همیـــــشه " نافــــرجاماست!

به آســـــــــمان هم كه برسند ....


به همــــــــدیگر ...

نمی رســـــند...

مگر اینکه ...



تبــــــــر " كاری كند....

 

 

 

 

بزرگترین اشتباهم این بود که به دیگران اجازه دادم

 

قلم خود خواهی دست بگیرند دفتر سرنوشتم را ورق بزنند

 

بهترین لحظات عمرم و قشنگ ترین خاطرات زندگیم را پاک کنند

 

و در پایان برایم بنویسند :

 

قسمت نبود ...!!!

 

 

آدمی كه غرق شود ......قطعاً میمیرد ....

 

چه در دریا ...

 

 

چه در رویا ...

 

 

 

 

 

آدم برفی از خجالت آب شد...

 

وقتی که دید....

 

کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده ...

 

 

 

 

تا آخر عمرت هم اگه تنها موندی مهم نیست !!!

 

فقط نذار به جایی برسی که تو آغوش کسی

 

با یاد کس دیگه ای بخوابی.

 

 

آنقدر تاوان اشتباهات تو را دادم

 

که بی شرمانه مرا مقصر تمام اشتباهاتت پنداشتی...

 

 

 

این است دنیای امروز: نگاه کودکش پر از آرزوست

 

نگاه جوانش پر از حسرت

 

و نگاه سالمندش پر از افسوس

 

 

انصاف نیست دنیا آنقدر کوچک باشد

 

که آدم های تکراری را روزی صد بار ببینیم

 

 

 

 
 

نوشته شده توسط تاوان در چهار شنبه 11 تير 1393 و ساعت 11:48



بعضی وقتا انقدر دلتنگ کسی می شوی
که اگه بفهمد
خودش از نبود خودش
خجالت می کشد


نوشته شده توسط تاوان در سه شنبه 10 تير 1393 و ساعت 20:3



سلام

اینم اخرین پستم تا یه وقت نا معلوم

ببخشید دیگه کم میام روم چون پشت کنکوری هستم

دعا کنید قبول شم

ممنون

 

http://8pic.ir/images/tskrtjzf9lfo6qtwp6yk.jpg


نوشته شده توسط تاوان در سه شنبه 10 تير 1393 و ساعت 10:2



مرد

پسر تنها یه مرد واقعی رو اینجوری میدونه :

" مرد باس وختی میره توالت ، توالت سیاه بشه...
مرد باس موهای زیربغلشو 4ماه یه بار بزنه !
علما بین 4 و9 ماه اختلاف دارن
مرد باس لباساشو گوله کنه گوشه حموم(این واسه مردای متاهله البته)
مرد باس صب پتو رو که ازروش برمیدارن اتاقشوبوبرداره!
مرد باس کسی جرات نکنه به لپ تاپش دست بزنه.....
مرد باس بتونه تو بشقابی که هفته پیش ماکارونی خورده امروز نوشابه و نون تیلیت کنه
مرد باس وقتی میره توالت،سنگین تا نیم ساعت همه از خونه برن بیرون در جست و جوی هوا...
مرد باس زیر پوش سفیدبپوشه زیر پوش خاکستری دربیاره از تنش..
کلا مرد نباید اعصاب داشته باشه ، شیرفهم شد؟!!! :(((
هرکی این خصوصیاتو نداره فردا بره اسمشو عوض کنه بزاره کوکب خانوم.."

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:50



دوس پسر ایده آل

دوﺱ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﭘﺴﺮﯾﻪ ﮐﻪ : ﻭﻗﺘﯽ ﺭﮊ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﯿﺰﻧﯽ؛ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺟﻠﻮ ﺑﺎﺯ ﻭ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﻣﯿﭙﻮﺷﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﭘﯿﺸﺶ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﮕﻪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭼﻘﺪ ﺟﻮﺟﻮ ﺷﺪﯼ ؛ ﺟﺪ ﺍﻧﺪﺭ ﺟﺪﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺟﻠﻮی ﭼﺸﺎﺕ! ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺩﻣﺎﻏﺖ ﮐﻪ ﺑﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺳﻮﺭﺍﺥ! ﺭﻭ ﻣﺎﻧﺘﻮﺕ ﺭﻭﻏﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺮﯾﺰﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺑﭙﻮﺷﯽ! ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺑﺮﺕ ﮔﺮﺩﻭﻧﻪ ﺧﻮنه توﻥ ﮔﻮﺷﯿﺘﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺑﮕﻪ ﻫﺮ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﯾﺒﺎﺭ ﺯنگ ﻣﯿﺰﻧﻢ خونه؛ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﻟﻬﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ،ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﻢ ﺗﻌﻄﯿﻞ، ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻪ و همون جوری که داره درِ خونه پیاده ت می کنه ﺧﯿﻠﯽ ﻏﻀﺐ ﺁﻟﻮﺩ بگه: برو یه چیزی بخور ضعف نکنی!ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﮔﺎﺯﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺑﺮﻩ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ ﭘﺮﯾﻨﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ، ﯾﻪ ﺳﺮیِ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺩﻫﻨﺘﻮ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ !!

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:48



کمی خنده

                  دختره اومده آپاراتی باد چرخاشو تنظیم کنه. به یارو گفت آقا باد

 خارجی بزنید لطفا...... من که شوکه شدم ..پمپ باده که از خنده

 بادش نمیومد.... . . اوستاهه که اینکاره بود گفت نگران نباشید،

تو کل منطقه فقط ماییم که باد خارجی میزنیم. بقیه یا چینیه

یا ایرانی(; الان براتون صورتیشو زدم . .

دختره : واااااااااااااااا چرا صورتی؟ این ماشینه بابامه .... .


بقیشو نمیتونم بگم، نتم از خنده قطعو وصل میشه....

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:46



ای کاش....

                                                                          
                                                                            من و تو
                                                                       سُرخپوست بودیم...

آن وقت
من در این سوی قبیله ام
سیگار دود می کردم
و به تو علامت میدادم.
تو هم در میان گلهای وحشی
روی چمنها دراز می کشیدی
و در لا به لای خیلِ دودها
حرف های دلم را میخواندی...

کاش من و تو سرخپوست بودیم
کاش اینجا شهر نبود...

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:45



 

 

بعضی آدمها یهو میان…

 

یهو زندگیت و قشنگ میکنن…

 

یهو میشن همه ی دلخوشیت…
 

 

یهو میشن دلیل خنده هات…
 

 

یهو میشن دلیل نفس کشیدنت..!
 

 

بعد همین جوری یهو میرن…
 

 

یهو گند میزنن به آرزوهات…
 

 

یهو میشن دلیل همه ی غصه هات و همه ی اشکات…

 

یهو میشن سبب بالا نیومدن نفست…

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:44



اونی که.........

اونی که واقعا دوست داشته بـاشه ..
شاید اذیتت کنه..
ولی هیچ وقت عذابت نـمیده..
شاید چند روزی هم حالتو نپرسه ..
ولی همه حـواسش پـیشِ تـوئه..
شاید بـاهات قـهر کنه ..
ولی هیچ وقت راحت ازت دل نمی کنه !!!
برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:43



فقط خانم ها بخونن

                         آخه عزیزای من این آزادی آزادی چیه جدیدا شما هی میگین؟؟؟

اگه آزادی بشه روتون میشه برید آرایشگاه با دوست پسرتون بشینید آرایشتونو پاک کنید بگید بندبندازنتون؟؟؟

یا برید استخر شیرجه بزنید آب آرایشتونو پاک کنه؟؟؟

ببینید حجاب برا خودتون خوبه معایبتونو میپوشونه....!!!!

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:42



هیچ میدانی

هــیچ میدانی

زیــباترین عــاشــقانــه

وقــتی است که

اسمــم را با “مــیــم” به انتها می رسانی...

 


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:41



 
اگر ♥ تـــو ♥ را امتحان میگرفتند،
 
بی شَک من
 
رتبه اوَل میشدم
 
بس که تکرار کَردم
 
نامت را در مرور خاطرات!
 
شعرها و عکس های عاشقانه بهارجون
 
 
 

مـن تـنـها کـمـی مـتـفـاوتـم


وقـتی تمــام دردهـای دنـیـا


روی شـانـه هـای دخـــتــرانــه ام


کـوه مـی شـود

 

... مـن بـه پـهـنـای تمــام کـوه پـایـه هـا


لبــخـند مـی زنـم


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:38



بیخیال

یادش بخیر چه روزهایی بود دلم برای بچه باززیام تنگ شده بچه ها من هیچ وقت دستای عشقمو لمس نکردم . شاید واسه همینا بود تنهام گذاشت من نفرینش نکردم ولی سپردمش به خدا به همون خدایی که مهرشو تودلم جا داد بعد اون دیکه از هرچی عشقه متنفرم.........


نوشته شده توسط تاوان در یک شنبه 8 تير 1393 و ساعت 16:36




.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by tavaneeshge ::.
.:: Design By :
wWw.Theme-Designer.Com ::.




سلام من تاوان هستم به وبم خوش اومدید امیدوارم دوست خوبی باشم براتون موفق باشید ایشالا.آمین




تاوان




ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
**هم نفس**
عشق
gps ماشین ردیاب
دیلایت فابریک
جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ♥تاوان عشق♥ و آدرس tavaneeshge.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا















»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت: